تحولات لبنان و فلسطین

پنجمین و آخرین نشست علمی ماه امت با موضوع «مهاجران افغانستانی و ظرفیت‌های مشترک آن‌ها با فرهنگ اسلامی ایرانی» در حاشیه این رویداد برگزار شد.

گلشهر اقوام و فرهنگ‌ها

بهرام زاهدی، پژوهشگر مؤسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌سازان نور گفت: با توجه به عنوان این نشست ما از یک طرف در مورد مجموعه‌ای از انسان‌ها صحبت می‌کنیم و از طرف دیگر در مورد فرهنگ آن‌ها، زمانی که راجع به فرهنگ این افراد صحبت می‌شود بی‌تردید با هویت آن‌ها مرتبط می‌شود. یعنی این افراد چه هویتی دارند؟ زمانی که از یک افغانستانی صحبت می‌شود بی‌شک یک هویت مشترک ملی جغرافیایی و چندین هویت قومی که در افغانستان زندگی می‌کنند مدنظر است. اقوامی چون پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها که این قوم‌های بزرگ افغانستان هستند.
وی ادامه داد: در قوم هزاره وقتی موضوع شیعه بودن باشد اقوامی چون سادات و قزلباش هم حضور دارند که آن‌ها هم به نوع خودشان یک قوم محسوب شده و گاهی مورد هجوم دسیسه‌های دشمن هم بوده‌اند. فرهنگ اسلامی ایرانی هم با دو رکن اسلامیت و ایرانیت است که در یک قسمت دین باشد و در سوی دیگر سنت‌ها و فرهنگ‌های مختلف وجود دارد.
با اشاره به این دوبیتی که می‌گوید 
ای برادر تو همه اندیشه‌ای 
مابقی تو استخوان و ریشه‌ای
اکنون در مورد این ۱+۴ که همان چهار قوم بزرگ افغانستانی و ۱+۲ که می‌شود فرهنگ ایرانی اسلامی صحبت کنیم و نتیجه‌گیری کنیم که فرهنگ اسلامی ایرانی چه نقشی در آینده جهان اسلام می‌تواند ایفا کند.
موضوع ۱+۴ از سال ۱۷۴۷ میلادی به صورت یک واحد سیاسی مجزا به نام افغانستان شکل گرفته است. از این چهار قومی که جامعه افغانستان را تشکیل داده‌اند قوم پشتون‌ها از جمعیت بیشتری نسبت به سایر قوم‌ها برخوردارند و در استقلال و پیرایش افغانستان نقش بیشتری داشته‌اند که می‌بینیم تا به امروز بیشتر حاکمان افغانستان از پشتون‌ها هستند. پشتون‌ها از نظر فرهنگی میانه فرهنگ ایرانی و هندی بوده‌اند البته بیشتر به سمت ایرانی گرایش داشته‌اند به‌خصوص زبان پشتو که از دوران اوستا در دسته‌بندی زبان ایرانی قرار می‌گیرد به‌ویژه ایرانی شرقی، زبان‌هایی مثل پامیری، وخی و سغری است. بحث انتساب پشتون‌ها به حضرت داوود هم مطرح بوده است.

تاریخ مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران

در ادامه این نشست جمال‌الدین سجادی، فعال فرهنگی و مسئول پیج خبری گلشهرگرام گفت: در مقدمه به تاریخ مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران می‌پردازم. آن‌ها در سه دوره تاریخی به ایران مهاجرت کردند نخستین مهاجرت در ۱۸۳ سال پیش و پس از قتل‌عامی بود که عبدالرحمان خان انجام داد. این حاکم پشتون حدود ۶۲درصد از قوم هزاره را قتل‌عام می‌کند که هزاره‌ها به ناچار به ایران مهاجرت می‌کنند. تفرقه بین اقوام افغانستان از حکومت عبدالرحمان خان توسط انگلیسی‌ها شروع می‌شود که قوم‌گرایی را در آنجا پررنگ کردند. تا جایی که علیه قوم هزاره حکم ارتداد صادر کردند. این موضوع سبب ناامنی برای هزاره‌ها شد. در زمان قاجاریه بزرگ‌ترین دلیل مهاجرتشان بحث مذهبی بود، زیرا دولت ایران شیعه و قدرتمند بود و پادشاه وقت ایران حتی طی نامه‌ای به عبدالرحمان خان توصیه کرد شیعیان را مورد آزار و اذیت قرار ندهد.
افرادی که در ۱۸۳ سال پیش مهاجرت کردند در ایران پراکنده شده‌اند و زندگی می‌کنند و اکنون با داشتن شناسنامه با ایرانی‌ها ادغام شده‌اند. موج دوم مهاجرت در دوره کمونیسم افغانستان اتفاق افتاد که قوم هزاره این بار به جرم دوستی آیت‌الله خمینی قتل‌عام شدند. موج سوم مهاجرت هم در دهه ۷۰ رخ می‌دهد این‌بار حضور طالبان، منطقه را برای همه به‌خصوص قوم هزاره ناامن کردند و موجب مهاجرت عده زیادی از مردم شدند.
اکنون جامعه مهاجری که در ایران وجود دارد و بیشتر آن‌ها از قوم هزاره هستند موجب شده است دیدگاه ایرانی‌ها از افغانستانی‌ها این باشد که آن‌ها چشم بادامی هستند در حالی که این شاخصه هزاره‌هاست. هزاره‌ها تاکنون وفاداری خود را به کشور ایران با شرکت در جنگ تحمیلی و جنگ سوریه نشان داده‌اند. سجادی در پایان مدعی شد:  در ۶ ماه گذشته با آمدن حکومت طالبان نخبگان افغانستان مورد حمایت لازم قرار نگرفتند، اما از آن طرف توسط کشورهای اروپایی فراخوانده شدند. براساس آمار وزارت خارجه به‌تازگی حدود ۵ میلیون افغانستانی وارد ایران شده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.